در پی ات من مسافر شبها

رهرو راه بی رهاوردی

یا بیا و چراغ بر ره کن

یا رها کن برو به نامردی

خاطراتت مکدر و مبهم

چهره ات، آه، رفته از یادم

راه شب، راه تلخکامی ها

داده از بن فنا و بر بادم

مانده از تو هزار قصه ی شب

مثل افسانه های دیو و پری

بی تو من شاهِ کشور قحطی

مانده ام در حصار در به دری

با تو گشتم هزار روز و یکی

با تو گشتم پر از غم و غصه

خاطرات هزار و یک شب را

در نگنجد هزار و یک قصه!!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Carmen معرفی و نشر آثار استاد علی رضا پناهیان مقاله های کاربردی طراحی سایت Andrew گرافیست شو دانشجو ها کارگاه آنلاین ساختار قوانين ثبتي فروشگاه دانش، آگاهی و اندیشه